Alipasabandari.blog.ir
دفتر یادداشت برای ده سال زندگی، اما هزاران نوشته که منتشر نشدن و خاک میخورند و خواهند خورد. هنوز زمستونا باران میبارد؟ میدانی چرا یهو رفتم؟ چون گفتند که تو رفتهای، از دستم. اما نرفتی از دلم. ماه من.
شاعر فلسطینی چی گفته بود؟
من عاشق زنی بودم که حالا مال مرد دیگری است،
او نیست، فقط من مانده ام و شعرهایم».
شاید کمی شکل دیگری سرودهست، اما من اینطوری برایت نوشتم. ف. ح! تو فکر میکنی رفتهای، نرفتهای، نمیتوانی بروی.